مرسده عامری در گفتگو با دوفصلنامهی «مدرسهی ما» یزد:
مهدکودکها و مدارس دولتی در اتریش رایگان هستند. دبستان یک دورهی چهار ساله است و بعد از آن دورهی دوم تحصیلی یا دبیرستان است. هر سال تحصیلی در دو ترم برگزار میشود. بچهها باید از چهارده سالگی انتخاب کنند که به چه نوع مدرسهای میخواهند بروند و در آینده چه شغلی را میخواهند انتخاب کنند. برخی از دانشآموزان از پانزده سالگی به «مدرسه مشاغل» میروند و تا زمان فارغ التحصیلی، تمام فنون کار را فرا میگیرند، به دلیل اینکه همزمان به درس خواندن و کارآموزی مشغول میشوند و برای این کار حقوق دریافت میکنند. بهطور مثال اگر کسی بخواهد مربی مهدکودک شود از پانزده سالگی وارد مدرسه مشاغل میشود و در هجده سالگی تخصص مورد نظر را آموزش دیده و میتواند کار خود را آغاز کند. در صورت نیاز به آموزش بیشتر میتواند در آینده دور یا نزدیک وارد دانشگاه شود.
اکثرا این مدارس خصوصی هستند که از رویکردهای آموزشی مترقی استفاده میکنند و بسته به رویکردی که دارند، ممکن است زیر نظر آموزشوپرورش باشند یا نباشند.
نکتهای که مهم است، توجه به ویژگیهای فردی کودکان در مهدکودکها و مدارس است.
انجام فعالیتهای پرورشی، به اندازه فعالیتهای آموزشی از اهمیت برخوردارند.
ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی و تاثیرات آن بر آموزش
یکی از ویژگیهای زندگی در اروپا، ارتباط قوی بین شهر و روستا است. دسترسی راحت و سریع به روستاهای اطراف این امکان را فراهم میکند تا کودکان حیوانات اهلی را ببینند و با آ نها ارتباط بگیرند. حتی خرید محصولات لبنی و کشاورزی میتواند به طور مستقیم و بیواسطه انجام شود. ارتباط با طبیعت از اهمیت زیادی برخوردار است و در این کشور، این ارتباط را به دلیل نیاز مبرم انسان به تعامل با طبیعت حفظ کردهاند.
در مجموع زندگی اروپایی مانند زندگی ایرانی کاملا و تمام وقت از امکانات مدرن استفاده نمیکند. انرژیهای طبیعی بسیار گرانقیمت هستند. کشورهای اروپایی که معمولا تعداد روزهای گرم سال در آنها کم است، از وسایل سرمایشی استفاده نمیکنند. اکثر مدارس و دانشگاهها، وسایل سرمایشی ندارند. در زمستان هم افراد تلاش میکنند با پوشیدن لباسهای گرم، استفاده از انرژی را به حداقل برسانند. این نوع آموزشها از کودکی و با روش زندگی، در کودک نهادینه میشود. در ایران علاقه به مدرنیته بیشتر در ظواهر اتفاق میافتد. بهطور مثال برای کودکان بر اساس الگوهای فیلمهای هالیوودی تولد میگیرند و هزینههای سنگین برای آن میپردازند. همین نکته یعنی توجه بیش از اندازه و استفاده از وسایل و ظواهر مدرن، در آموزش وپرورش هم وجود دارد. مثلا تصور بر این است که با نصب تخته هوشمند یا وسایل الکترونیکی مدرن، دیدگاه آموزشی معلم تغییر میکند. در صورتی که با تفکر و آگاهی میتوان راههایی برای آموزش پیدا کرد که تاثیرات موثر و عمیقی داشته باشد. مثلا رفتن به طبیعت که حتی در شرایط فعلی و شیوع بیماری کووید ۱۹ میتواند یک برنامه آموزشی غنی و درگیرکننده حواس پنجگانه، برای کودکان باشد.
اصول مربیگری و انتخاب رویکرد آموزشی
معلمی و مربیگری یک کار تخصصی است، در دنیا معلم شدن بعد از گذراندن دورههای طولانیمدت ممکن میشود. متاسفانه در تعداد محدودی از کشورها از جمله ایران، معلم شدن بسیار آسان است و ممکن است با یک دیپلم یا لیسانس غیرمرتبط هم بتوان معلم شد. گاهی افراد تصور میکنند چون ارتباط خوبی با کودکان دوست و آشنا دارند برای مربیگری یا معلمی مناسب هستند اما مربیگری کودک به جز تسلط به دانش و روانشناسی، نیازمند عشق، اشتیاق به کار و صبر و حوصله فراوان است. برای مربیگری علاوه بر آموزشهای نظری و گذراندن دوره کارآموزی، فراگیری انواع هنرها، بازیهای حرکتی و کارکرد آن در آموزش نیز یک اصل مهم است تا آموزش به یک فرآیند جذاب و پویا تبدیل شود.
یک مربی برای انتخاب رویکرد در آموزش چند اصل را باید درنظر بگیرد:
رویکرد آموزشی، یک دیدگاه و رفتار است. رفتاری که باید نهادینه شود. نمیتوان بهعنوان معلم، در زندگی روزمره با بزرگسالان رفتاری خشونتآمیز داشت اما در کلاس با بچهها مهربان بود.
هر فرد علایق و استعدادهایی دارد که در انتخاب رویکرد موثر است. بهعنوان مثال کسی که قوهی منطق بالایی دارد و ریاضی را خوب میفهمد شاید بتواند با روش «مونتسوری» بهتر کار کند اما اگر فردی علاقهی بیشتری به هنر دارد و به دنبال آزادی کودک است یا کار گروهی را به فردی ترجیح میدهد رویکرد «رجیو امیلیا» پیشنهاد بهتری برای او است. اگر فردی با طبیعت عجین باشد و به معنویات اهمیت میدهد شاید رویکرد «والدُرف» بیشتر با او منطبق شود. بنابراین شناخت فردی و آگاهییافتن از نظرات و محتویات رویکردها و روشهای آموزشی، در انتخاب رویکرد آموزشی مربی بسیار تعیینکننده خواهد بود.
نکته مهم در رابطه با اجرای رویکردهای آموزشی این است که؛ داشتن وسایل مرتبط و اجرای برخی دستورالعملهای آن رویکرد، تضمینی بر پیادهسازی درست آن در کلاس و مدرسه نیست. مثلا در روش مونتسوری که بسیار وسیلهمحور است، به صرف داشتن این وسایل نمیتوان گفت که موسسهای این روش را کامل و درست اجرا میکند.
چهار نکته در رابطه با آموزش مجازی
۱. آگاهی لازم و سواد رسانهای
نداشتن آگاهی لازم سم مهلک است. زمانی که کودک میتواند از آموزش مجازی استفاده کند حداکثر یک ساعت است و در روش آموزش مجازی، کودک نباید از پیامرسانهای بزرگسالان استفاده کند.
سازمان جهانی بهداشت میزان استفاده از رسانهها با صفحه نمای شگر شامل تلویزیون، ویدیو، رایانه، دستگاههای بازی، تبلت، گوشیهای هوشمند برای کودکان را طبق گروههای سنی اینگونه مشخص کرده است:
کودکان زیر ۱ سال:
فعالیت بدنی: حداقل ۳۰ دقیقه در روز. بیش از یک ساعت در حالت نشسته نباشند.
زمان استفاده از صفحه نمایشگر: صفر دقیقه.
کودکان ۱ سال تا پایان ۲ سالگی:
فعالیت بدنی: حداقل ۱۸۰ دقیقه در روز. بیش از یک ساعت در حالت نشسته نباشد.
زمان استفاده از صفحه نمای شگر: صفر دقیقه.
کودکان ۳ تا پایان ۶ سالگی:
فعالیت بدنی: حداقل ۱۸۰ دقیقه در روز که حداقل ۶۰ دقیقه آن با فعالیت متوسط تا بسیار شدید همراه باشد.
زمان استفاده از صفحه نمای شگر: نباید بیشتر از ۱ ساعت باشد، (کمتر باشد بهتر است.)
کودکان ۷ تا ۱۰ سال:
بین ۴۵ تا ۶۰ دقیقه در روز
کودکان ۱۰ تا ۱۳ سال:
۹۰ دقیقه در روز
در همین راستا یکی از مواردی که این روزها والدین زیادی به آن رو آوردهاند، آموزش زبان انگلیسی از طریق ساعتهای متمادی تماشاکردن کارتون است. این کودکان ممکن است دچار مشکلاتی مانند لکنت زبان یا حالتهای شبهاُتیسم شوند. این نکات در همهی جای دنیا مورد توجه قرار میگیرند چون جامعه به افراد سالم نیاز دارد. به همین دلیل از آنها مراقبت میکند.
عدم آگاهی از شرایط استفاده از فضای مجازی عواقب خطرناکی دارد
استفاده بیش از اندازه از صفحات نمایشگر، ممکن است چند سال دیگر ما را با نسلی مواجه کند که یا دچار اختلالات و مشکلات عدیده باشند یا در مدیریت هیجانات و خشم مشکل داشته باشند. در شرایط خانهنشینی کرونا، مدارس میتوانند برای آموزش خانوادهها طرحهایی را در نظر بگیرند و با آگاهیبخشی به آنها جلوی بسیاری از مشکلات و آسیبهای فردی و اجتماعی را در دانشآموزان بگیرند. هزینهی این کار میتواند از هزینههایی که در زمان آموزش حضوری صرف پرداخت قبوض آب و برق، حقوق مستخدمین، برگزاری جلسات و جشنهای مختلف میکردند، پرداخته شود و صرف آموزش خانوادهها شود تا با یادگیری سوادرسانه، نحوهی استفاده از رسانه را بیاموزند.
۲. استفاده نکردن از تشویق و تنبیه و برچسب و ستاره
با وجود اینکه آموزش مجازی، نیاز امروز است، باید توجه داشت که آموزش مجازی فقط محدود به نشستن روبهروی صفحههای نمایشگر نشود. طی بازدیدهایی که از مراکز کودک در ایران داشتم و نیز ارتباط با خانوادههای ساکن ایران، دریافتم رویکرد رفتارگرایی، خصوصا سیستم تنبیه و تشویق در خیلی ا مراکد به قوت خود باقی است. این شیوه از سوی پدران و مادران نیز در خانه تقویت میشود که در نهایت به تضعیف اعتماد بهنفس و عزتنفس کودکان میانجامد. حتی کودکانی که به مدارس یا مهدکودکهایی با رویکرد به ظاهر انسانگرا میروند، با استفاده از برچسب و ستاره مواجه میشوند. این مراکز معمولا سعی درکنترل کودکان یا وادارکردنشان به انجام تمرینها دارند.
البته باید بدانیم که در بیشتر کشورها مدارس، به خصوص در بخش دولتی با رویکرد رفتارگرا کار میکنند. به این علت که دولتها برای تامین خواستهای خود بیشتر به انسانهایی مطیع نیاز دارند نه انسانهایی متفکر و پرسشگر. رویکرد رفتارگرایی با تاکید بر تنبیه و تشویق در فضای مجازی هم به کار خود ادامه داده است. برای رهایی از این رویکرد، لازم است مربیانی که رفتارگرایی در آنها نهادینه شده و با رویکرد انسانگرایی آشنایی کافی ندارند، سالها در کنار افرادی که در این زمینه کار کردهاند، آموزش ببینند تا از رفتارگرایی رهایی پیدا کنند.
رویکردهای انسانگرا تمرکزشان بر آموزش مجازی نیست و تعامل و ارتباط، نقش اصلی را در آنها ایفا میکند.
روشهای تشویق و تنبیه بسیار ناکارآمد هستند و اثرگذاری طولانی مدت ندارند. انگیزهی یادگیری باید در دورن کودک ایجاد شود تا او با میل و رغیت خودش درس بخواند.
۳. تکالیف و نحوهی ارز شیابی
مدارس رسمی آموزشوپرورش در اتریش برای هر درس چندین کتاب مورد تائید دارند و هر معلم خودش بر اساس تجربه و روش تدریسش انتخاب میکند که از کدام کتاب میخواهد برای تدریس استفاده کند. برخی از دبستانها کارنامههای توصیفی دارند و به کودکان نمره نمیدهند، بهخصوص مدارس خصوصی با رویکردهای مونتسوری و والدرف. در مدارسی که از رویکردهای مدرن آموزشی بهره میگیرند، معلم تکالیف را برای کودک مشخص میکند و اگر ببیند که کودک توانایی لازم را در انجام آن به دست آورده، با دادن دوبارهی آن تکلیف او را خسته و دلزده نمیکند.
برخی از معلمان با تکرار بیجای تکالیف به اعتمادبهنفس کودک را صدمه میزنند.
۴. استفاده بیشتر از روشهای آموزش آفلاین در شرایط خانهنشینی
الف– در (شهریورماه) اتریش زندگی تقریبا روال عادی را طی میکند و استفاده از ماسک فقط در وسایل حمل و نقل عمومی و بعضی فروشگاهها اجباری است. بنابراین به احتمال قوی کلاسها بهصورت حضوری برگزار خواهد شد. اما در شرایطی که برای سال تحصیلی گذشته ایجاد شد آموزش تنها به صورت آنلاین و استفاده از برنامهها و نرمافزارهای مختلف برای تدریس و انجام تکالیف نبود. بلکه روشهای دیگری جایگزین شد. یکی از این روشها تهیه کاربرگها توسط معلمان بود که دانشآموز با والدینش آن را از مدرسه تحویل میگرفت، ایمیل، پست، تماسهای تلفنی جهت ارتباط ملموستر نیز از راهکارهای دیگر بود.
ب– در اتریش معلمان از مهارتهای ارتباطی برای برقراری ارتباط صمیمیتر استفاده کردند. بخش عمدهای که هر معلم از چه روشهایی برای رسیدن به نتیجهی مطلوب استفاده میکند، شخصی است. معلم باید راهبرد شخصی خودش را هم پیدا کند و با همکارانش مرتبط شود، تا ایدههایشان را بررسی و اجرا کنند.
مصاحبه کننده: خانم مرجان زارع
خانم عامری عزیز بسیار آموزنده بود سپاسگزارم