درباره رویکرد رجیوامیلیا بیشتر بدانیم
تصویر نقاشیها و پروژههای کودکان در شهر رجیو امیلیا دیده میشوند. بهخصوص در راهی که به مرکز آموزشی لوریس مالاگوتزی منتهی میشود.
رویکرد آموزشی رجیوامیلیا، فلسفهی آموزشیای مبتنی بر خلاقیت، گفتوشنود، ارتباط و استقلال است. یادگیری در این رویکرد بر اساس درک مسائل از طریق تجربه، آزمایش، آزمون و خطا است. آموزشوپرورشی مبتنی بر گوش دادن که در آن یادگیرنده به توسعهی نظریهها، اشتراکگذاری آنها با دیگران و توسعهی دوباره آنها در آموزش میپردازد. آموزشها بر اساس بستر زندگی است و از نتایج از پیش تعیینشده اجتناب میشود.
اصلا چرا رویکرد رجیوامیلیا؟
اين رويكرد نامش را از شهر رجيواميليا كه در آن شکل گرفته و گسترش يافته، گرفته است. با اين شباهت اسمی بين شهر و رويكرد آموزشی، بر روی ارتباط تنگاتنگ بين اين مفهوم آموزشی و شهر تاكيد میشود. رجيواميليا با کمتر از دو میلیون نفر جمعيت يكی از ثروتمندترين جوامع ايتاليا است. به همین دلیل هم پيشنهادات غنی فرهنگی در این شهر وجود دارد و هم شبكه متنوعی از خدمات اجتماعی در آن ارائه میشود. یکی از شاخصههای مهم مهدكودکهای رجيو اميليا ارتباط تنگاتنگ با علوم و تحقيقات بوده و هست. تمام كسانی كه نقشی در یک مجموعه آموزشی دارند، در فرايند آموزش مداوم به سر میبرند.
اين رويكرد توجه خاصی به آموزش یکپارچه کودک دارد. به پرورش هویت کودک اهمیت ویژهای میدهد و او را به عنوان یک شهروند به رسمیت میشمارد. اين رويكرد كودكان را قادر ميسازد تا هم ارزش مهارتهايشان را بیاموزند و هم فرصتهايي را فراهم ميكند تا به تمرين مهارتها بپردازند. این رویکرد از بستر زندگی برای آموزش مهارتها استفاده میکند.
یادگیری در این رویکرد بر اساس آزمایش و تجربه، پرسش، تفکر و بازاندیشی و تعامل با دیگران است.
این رویکرد آموزشی به ما میآموزد که یادگیری به چه معنی است: به دست آوردن تجربیاتی که ما را قادر میسازند تا در برابر خواستهای آینده تاب آوریم. خلاقیت در فرآیند یادگیری اینگونه است که قادر به کار تیمی و انعطافپذیر باشیم – به این معنی که در فکرمان تحرک و انعطافپذیری داشته باشیم و حس کنیم که داشتن فضای آزاد و باز برای ایدههای شخصی چگونه است. یادگیری اکتشافی است که با استفاده از آن، روابط بین اشیاء، افراد، ساختارها و فرآیندها تفسیر میشود. هویت بهتنهایی شکل نمیگیرد، بلکه در داد و ستد با دیگران شکل میگیرد. خلاقیت فردی و گروهی در رویکرد رجیو، نه تنها راهبردهای حلمسئله و تفکر تصویری را گسترش میدهد، بلکه توانایی عمل کردن را نیز در کودک افزایش میدهد. رویکرد رجیو امیلیا به عنوان برترین رویکرد آموزشی قرن حاضر در مقطع آموزش پیش از دبستان شناخته شده است.
محیط، مربی سوم
در رویکرد آموزشی رجیو، یادگیری همواره شامل درگیر شدن یکپارچه فرد و رابطه تعاملی تنگاتنگ بین او و دنیای پیرامونش و جهان است. رویکرد رجیو به مفهوم آموزش و یادگیری به این شکل معتقد است که یک رابطه تنگاتنگ با جهان وجود دارد که درونی و صمیمانه است و باعث ساختن هویت عاطفی با هدف شناختی میشود. در اینجا حتی از مسئله عاشق شدن کودک سخن به میان میآید و علاقهای که کودک به حیوانات و اشیاء پیدا میکند و میخواهد بیشتر و بیشتر در مورد آنها بداند.
یادگیری بر اساس نظریات ژان پیاژه، به عنوان تعامل فعال با محیط اجتماعی تفسیر شده است. تمایل به حل مشکلات کوچک و بزرگ زندگی روزمره یک نیروی محرک ضروری است. نتیجه آن تمایل به سازگاری با ساختارهای جدید و ناشناخته است. این توانایی سازگاری در توانایی جذب شدن به محیط موثر است که از طریق آن مهارتهای جدید به دانش و مهارتهای موجود متصل میشوند.
یادگیری
یادگیری بر اساس درک مسائل از طریق تجربه، آزمایش، آزمون و خطا است، تعلیم و تربیتی مبتنی بر گوش دادن، که در آن یادگیرنده به توسعه نظریهها، به اشتراک گذاری آنها با دیگران و توسعه دوباره آن ها در آموزش می پردازد که بر اهمیت رابطهها، گوش دادن (یکی از اصول رویکرد رجیو گوش دادن همراه با دقت، احترام و همدلی است که با راهبردها و روشهای تفکر کودکان عجین شده است و بر اجتناب از نتایج از پیش تعیین شده، تاکید دارد).
یادگیری پروژهمحور
الگویی است که یادگیری را بر محور پروژهها سازماندهی می کند. بر اساس تعریفی که در راهنمای این روش برای معلمین مطرح شده، پروژهها فعالیتهای پیچیدهای هستند بر اساس سوالات یا مسائل چالش برانگیز که دانش آموزان را درگیر کار طراحی، حل مسئله، تصمیم گیری، و فعالیتهای تحقیقی میکنند؛ به دانش آموزن فرصت کار نسبتا مستقل را در بازههای طولانی زمانی می دهند؛ و در پایان منجر به تولیدات یا ارائه های واقعگرایانه میشوند. تعریفهای دیگری که در ادبیات یافت می شود شامل محتوای موثق، ارزیابی موثق، تسهیل و نه دستورالعمل از طرف معلم، اهداف آموزشی شفاف، یادگیری مشارکتی، بازاندیشی، و دربرگیری مهارتهای بزرگسالان. یادگیری پروژهمحور پیشینهای طولانی دارد و بر اساس ساختارگرایی است.
ساختارگرایی
توضیح میدهد که افراد دانش را از طریق ارتباط با محیطشان می سازند و ساختار دانش هر فرد با دیگری متفاوت است. در نتیجه در جریان تحقیق، صحبت با دیگران، یا انجام فعالیتهای مختلف، هر فرد در حال یادگیری از طریق ساخت دانش تازه بر مبنای دانستههای قبلی خود است. این مفاهیم در واقع پایههای یادگیری پروژه محور و رویکرد آن به آموزش و یادگیری هستند.
برنامهی درسی برآمدنی
مربی برای کلاسش ساعتها برنامهریزی میکند، اما اگر نیاز و خواستهی برخی کودکان در آن روز متفاوت باشد، برای آنها برنامهای جدا و در لحظه میریزد. در روشهای آموزشی، ارائه و شکلدهی به برنامههای آموزشی تنوع دارد.
بیشتر بخوانیم
بیشتر بخوانیم
کلیه حقوق مادی و معنوی متون، گرافیک، تصاویر، ویدئوها و محتویات وبسایت ژیوان متعلق به خانه یادگیری مرسده عامری است. بازنشر و استفاده از مطالب
این وبسایت، تنها با مجوز کتبی یا غیرکتبی از مدیر وبسایت و با ذکر منبع و لینک مستقیم (لینک مستقیم به مطلب و بازنشر کامل و بدون
جرح و تعدیل) بلامانع است.