کودکان سعی میکنند خود را بفهمانند؛ هرچند که اغلب از طریق کلامی موفق نیستند. هنگامی که بیان کردن مسئلهای برای کودک ناممکن است، بازی به کودکان اجازه میدهد، به بیان خود بپردازند. بازی برای کودکان مساوی صحبت با بزرگسالان است. بازی همچنین به کودکان کمک میکند تا مهارتهای اجتماعی مفیدی به دست آورند.
اکثر بزرگسالان از کودکان انتظار دارند که با آنها از همان طریق که برای بزرگسالان راحتتر است، ارتباط برقرار کنند؛ یعنی از طریق ارتباط کلامی. بزرگسالان به جای اینکه با کودک، کودکانه رفتار کنند، از او انتظار دارند که رفتار خود را تا حد یک بزرگسال برساند.
کودکان در صورتی که فرصت یابند، احساسات و نیازهای خود را ازطریق بازی بیان میکنند. انواع بازیها در نقش کلمات کودکان هستند و بازیهای مختلف میتوانند برای کودکان فرصتی فراهم کنند تا احساسات و مشکلات خود را همانگونه که تجربه کردهاند، بیان کنند. کودکان از طریق بازی کردن نقشهای متنوع بزرگسالان، مقررات اجتماعی و معیارهای رفتاری را میآموزند. یکی از مهمترین اسباببازیها برای کودک، عروسک است. کودک در حین بازی خود را در موقعیتهای اضطرابآور و ترسناک قرار میدهد و با همراهی عروسک به جستوجوی راهحل میپردازد و از این طریق، تسلط خود را بر موقعیتها افزایش میدهد. کودکی که از مراجعه به دکتر هراس دارد، با همکاری عروسکش نقشهای بیمار و پزشک را بازی میکند و از این طریق خود را در موقعیتهایی که احتمالا پیش خواهد آمد مجسم میکند و تا حدی بر نگرانی و ترسش فائق میآید.
کودک همچنین در نقشهایی که تمرین میکند، تجدیدنظر میکند و قسمتهای جدید را جایگزین قسمتهای قبل میکند. از این طریق تجارب خود را با ادراکات و شناختهای جدیدش تلفیق میکند. این بازسازیها و ترکیبها به رشد قدرت خلاقیت او کمک میکنند. او در حین بازی با عروسک، مهارتهایی را برای ایجاد ارتباط با دیگران به دست میآورد. توقعات دیگران از خود را در حین عروسکبازی ارزیابی و آرزوهایش را نیز ابراز میکند. این راهی برای شناخت او از زندگی و مسائل آن است. کودک در حین بازی عروسکش را بغل میکند، به گردش میبرد، به او غذا میدهد، این کارها، فرصت تمرین و تکرار حرکات فیزیکی را برای کودک فراهم میآورند و او را در به کارگیری اعضای بدن صاحب تجربه میکند.
عروسک همصحبت و مخاطبی است که پیوسته همراه کودک است و هر زمان کودک اراده کند مورد مصاحبت او قرار میگیرد. مخاطبی که هیچگاه از صحبت کودک خسته نمیشود، چشمهایش پیوسته باز است و حواسش پرت نمیشود، هنگام صحبت کردن کودک خمیازه نمیکشد یا سرش را به کاری گرم نمیکند. عروسک حرفهای تکراری کودک را گوش میدهد، هرگز وسط حرفهایش نمیدود، در حین صحبت اشکالات تلفظیاش را اصلاح نمیکند و برای روند کند صحبت او بیتحمل نیست. ارتباط کودک با عروسک اصلا یک رابطه ساده و بیارزش نیست که برخی والدین تنها برای پرکردن اوقاتفراغت از آن استفاده کنند. این ارتباط مبانی اساسی ارتباط عمیق و گسترده روانی–اجتماعی کودکان را برای دورههای بعدی رشد و تکامل شخصیت، پیریزی میکند و باعث میشود آنها در آینده بتوانند با قدرت تحلیل بهتر و تجارب مثبتتری به روابط خود با دیگران بپردازند.
کودک از راه بازی آنچه را کسی نمیتواند به او بیاموزد، یاد میگیرد. بازیهای تخیلی در کودکی، نقش برجستهای در افزایش نیروی سازندگی و زندگی عاطفی کودکان ایفا میکنند. آشنایی کودک با خود نیز ازطریق بازی انجام میگیرد. بازی کاملترین مجموعهی تجربههای حسی و حرکتی را در اختیار او قرار میدهد.
بازیدرمانی یکی از رایجترین شیوههایی است که اغلب روانشناسان برای درمان مشکلات عاطفی کودکان به کار میبرند. زیرا بازی وسیلهای است که کودک از طریق آن، تجارب آسیبرسان را کنترل میکند. برای مثال، کودکی که مدتی بیمار و یا در بیمارستان بستری بوده است، فعالیتهایی مثل تزریق آمپول به عروسک یا دوستانش را نشان میدهد یا کودکانی که درگیر جنگ، زلزله و مشکلات خانوادگی مثل طلاق یا مرگ هستند، در بازیهایشان، کمی از آن استرس و فشار رهایی مییابند. او با بازی، حداقل در خیال خود، نیازهایش رابرطرف میکند، الگو میسازد، نماد میآفریند و با الگوها و نمادهایی که خود آفریده، زندگی میکند و خود را به تعادل میرساند.
به دلیل خاصیت درمانی عروسک، از آن در درمان کودکان در رنج و بیماری استفاده میشود.
یا از بهترین نوع بازیهای درمانی، بازیهای نمایشی یا تاتردرمانی است. بازی نمایشی، سبب آشکارسازی شخصیت کودک میشود. کودکان پرخاشگر با پرداختن به بازیهای نمایشی به آرامش میرسند زیرا خشم خود را با نقشهایی که در نمایش ایفا میکنند، ابراز میکنند. از ویژگیهای مهم بازیهای نمایشی میتوان به تخیل، آزادی، باور، وانمود کردن و در مرحله آخر، درمان اشاره کرد.
کودکان کمتر از سه سال به صورتهای مختلفی تخیل خود را وارد بازیهای نمایشی میکنند مثل استفاده پیچیده از اشیاء و ساختن موقعیتهای تخیلی توسط آنها مانند صحبت با عروسک یا به جای عروسک صحبت کردن، استفاده از نامهای خیالی و انجام رفتارهای تخیلی مثل تصور بودن غذا در یک ظرف خالی و نشستن روی صندلی به جای ماشین سواری.
در مهدکودکهایی با رویکردهای مترقی آموزشی، عروسک ثابتی وجود دارد که شخصیت منحصر به فردی دارد و در روزهای مشخصی به کلاس کودکان میآید و با آنان صحبت میکند. گاهی این عروسک آخر هفتهها، به صورت نوبتی با کودکان به خانه میرود و وقتی به کلاس بازمیگردد، کودک حرفهای زیادی دارد که برای دوستانش تعریف کند، از کارهایی که با عروسک انجام داده و ماجراهایی که با هم داشتهاند. این کار یکی از بهترین راههای تقویت زبانی، گفتگو و تعاملات اجتماعی است.
عروسکها کارکردهای مختلفی در زندگی انسان دارند.
نقش عروسک در زندگی بزرگسالان
عروسک حتی میتواند نقش موثری در زندگی بزرگسالان داشته باشد. افرادی هستند که در بزرگسالی هنوز به عروسکها وابسته هستند و نسبت به آن ها احساس جاندار پنداری دارند و از عروسکهایشان مانند یک موجود زنده مراقبت میکنند یا با آن ها صحبت میکنند و عروسکشان را در آغوش میگیرند. بعضی از افراد، با بودن عروسک در کنارشان میخوابند یا فیلم تماشا میکنند. دلایل زیر ممکن است باعث علاقه یا وابستگی بزرگسال به عروسک شود:
ممکن است آدمهایی با اعتماد به نفس ضعیف، نتوانند به خوبی با بقیه رابطه برقرار کنند و به همین خاطر، عروسک را همصحبت و مخاطبی برای خودشان تصور کنند که هر زمان اراده کنند مورد مصاحبتشان قرار میگیرد.
شخصی که در بزرگسالی به خاطر سبک رفتاری و تربیتی نا مناسب والدین، همچنان نقش یک کودک را بر عهده میگیرد، دچار شخصیت وابسته میشود و ممکن است مانند یک کودک دچار احساس تنهایی شود و به عروسک پناه ببرد .
ترس و تنهایی، ناکامی، عدم حمایت عاطفی از کودکی تا بزرگسالی و احساس نیاز شدید به محبت، روابط خانوادگی ضعیف در کودکی، از دست دادن عزیزان ( مثل فوت اعضای خانواده ، شکست عاطفی و… ) ممکن اسن افراد را به جای حلمسئله به روش بزرگسال، به روشی کودکانه سوق دهد. گویی در آنها نوعی پسروی، یعنی بازگشت به مراحل ابتدایی رشد و تکامل (مراحلی مطمئنتر، امنتر و بدون نگرانی) صورت میگیرد.
نازایی یا علاقهی شدید به داشتن فرزند نیز، فرد را برای ارضای نیاز مادرانه یا پدرانهاش، به سمت عروسک سوق میدهد. این افراد معمولا از عروسکهایی استفاده میکنند که بسیار مشابه نوزاد واقعی انسان ساخته شدهاند. در برخی از کشورها میتوان این عروسک ها را به شکل اختصاصی سفارش داد. مثلا بعضی از زنانی که فرزندی را از دست دادهاند، عروسکی را مشابه فرزند از دست دادهشان یا شبیه فرزندشان که دیر به بزرگسالی رسیده سفارش میدهند.
عروسکهای غصهخور
در دنیا عروسکهای کوچکی معرف به عروسکهای غصهخور که میراث قبایل گواتمالایی هستند. رسم بر این است که شما غم و غصه و نگرانیتان راقبل از خواب، در گوش عروسک میگویید و آن را زیر بالشتتان میگذارید. او کمک میکند تا از درد و غصههای شما کم شود. این نوع عروسک بزرگ و کوچک نمیشناسد و هر کسی با هر سنی میتواند از این نوع عروسک استفاده کند. اندازهی اصیل آنها بین یک تا ۵ سانتیمتر است اما در سالهای اخیر، به اندازهها و شکلهای گوناگون در بازار یافت میشوند.
0 Comments